عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

هر روز یه شکلی میشی

قربونت بره مامانی ببین چقدر عوض میشی هر روز یه شکلی میشی یه رنگی میشی ناز تر و نازتر میشی. من چقدر خوشبختم که تورو دارم اینجام که مهندسه مامان شدی  ...
28 مرداد 1395

اماده میشی که سینه خیز را بری

سلام عشق مامان  این روزا اینقدر شلو غ و حساس شدی که نمیتونم بزارمت زمین .اصلا وقت نمیکنم کارای ضروریمو انجام بدم به وبت هم که اصلا نمی تونم سر بزنم  الهی قربونت بره مامان این روزی همش سعی میکنی سینه خیز را بری ولی نمی تونی هنوز بلد نیستی دستاتو به زمین تکیه بدی جابه جا شی . اینو بدون عسل مامان با همه ی سختی ها و بی خوابیام این لحظه هارو با هیچی عوض نمیکنم . خدایا شکرت که محیا رو دارم ...
28 مرداد 1395
1